دیکشنری
self emancipation
فارسی
1
فلسفه
::
آزادسازی فردی
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SELF DISCOVERY
SELF DISPLAY
SELF DISTRIBUTING
SELF DIVISON
SELF DOUBT
SELF DOWNING
SELF DRAMATIZATION
SELF DRIVEN
SELF ECLIPSING EATING DISORDER
SELF EDUCATED
SELF EFFACEMENT
SELF EFFECTIVENESS
SELF EFFICACY
SELF EFFICACY BELIEF
SELF EFFICACY THEORY
SELF EMANCIPATION
SELF EMPLOYED
SELF EMPLOYMENT
SELF EMPLOYMENT LABOUR INCOME
SELF ENERGIZING
SELF ENFORCING
SELF ENHANCEMENT
SELF ENHANCING
SELF ENJOYMENT
SELF ENRICHMENT
SELF ESTEEM
SELF EVALUATION
SELF EVIDENCE
SELF EVIDENT
SELF EXALTATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید